جدول جو
جدول جو

معنی خرق عادت - جستجوی لغت در جدول جو

خرق عادت
کنایه از خلاف عادت، انجام دادن کار غیرعادی و معجزه مانند
تصویری از خرق عادت
تصویر خرق عادت
فرهنگ فارسی عمید
خرق عادت(خَ قِ دَ)
معجزه. کارهایی کردن که در عادت تحققش امکان ندارد، کرامات اولیاء. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
خرق عادت
معجزه، کارهائی کردن که در عادت تحققش امکان ندارد، کرامات اولیا
تصویری از خرق عادت
تصویر خرق عادت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ قِ دَ)
چیزی که بر خلاف عادت باشد مانند معجزۀ انبیاء و کرامت اولیاء. (ناظم الاطباء). معجزه های انبیاء و کرامتهای اولیاء. (غیاث اللغه). امور غیرمعمولی. اعجوبه. رجوع به لغت اعجوبه شود
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ دَ)
آنکه عادت نکو دارد. خوش رفتار. خوب رفتار:
نیکودل و نکونیت است و نکوسخن
خوش عادت است و طبعخوش او را و خوش زبان.
فرخی
لغت نامه دهخدا
چیزی که بر خلاف عادت باشد، مانند معجزه های انبیاء و کرامت اولیا، معجزه، امر شگفت انگیز
فرهنگ لغت هوشیار